این نقاشیه رضا، یکی از بچه های کلاس دومه که پارسال کشید واسم
همون موقع حسابی تو مدرسه باعث خنده شد
یادم نمیاد تو وب قبلی گذاشته باشمش.گشتم نبود
اینجا میذارم و تفسیرش که متعلق به رضا هست رو هم میگم
اون آدم سمت چپ نقاشی که موهای فشن و لباس تیره داره و پاهاش مثل سمه
، خب مشخصه منم.رو لباسش نوشته هنر
اون آدم سمت راست که توی دورترین نقطه از منه شوهرمه
آدم کناریش که بدنش از چند جا لا خورده پدر شوهرمه
خونه خوش رنگ وسط نقاشی هم خونمونه
اون نارنجیا هم اشتباه نکنین کدو نیست چغندره
اون جونور سیاه روی کوه هم گوسفنده
رضا میگفت شوهرتون گوسفندا رو میبره کوه و بعد میاد چغندر جمع میکنه
خدا رحم کرد دیگه زنگ خورد و اون شی عجیب و جونور روی کوه این وری رو تعریف نکرد
وگرنه معلوم نبود چی از آینده من بسازه
تا اینجا که یه شوهر چوپان یه پدر شوهر اوریگامی شده و یه مزرعه چغندر
اخییییییییییی
چه ذهن خلاقی داشته
خلاقیت و آینده بینیش منو کشته
هاهاها.. چه باحال
دوست داشتم
:)))))
خیلییییییی باحال بود...
بچه ها همیشه باحالن
سلاااااااااااااام........
علیک سلااااام
مبارکه........
کدومش؟
شوهر؟ گوسفند؟ یا چغندر؟
من فکر کردم چغندرا خرمالو ان!!!! و همینطور فکر میکردم گوسفنده لاک پشته!!!!!
برین خدا رو شکر کنین که رضا شما رو از نعمت مادر شوهر محروم کرده
خخخخخ خوبه رضا توضیح داد
والا همینش می ارزه به همه چی
رشدِ پدر شوهرت پلکانی بوده :)))
نکنه شوهرمم با افزایش سن این شکلی بشه؟
ای جان!
آینده درست حسابی را باید از نقاشی بچه دید
کجای این درست حسابیه؟
میای یه میخندی میری ها.نگی حواسم نیست
کوچولو فک کنم اون قرمزه روی کوه مادرشوهرته از دست تو سر به کوه و بیابون گذاشته و میخواد قاچاقی از مرز فرار کنه..:))
اون گوسفنده چه ترسناکه...اعتراف میکنم از عکس تو هم ترسناک تره(شکلک نیشخند)
هعییی کوچولو...چقد با شوهرت فاصله داری...فک کنم برای رسیدن بهش اول باید از رو پدر شوهر علیلت رد شی(بازم نیشخند)
اصن شکلکای اینجا حال نمیدن...مجبورم احساسمو داخل پرانتز بنویسم
امیدوارم که درست گفته باشی و اون مادر شوهرم باشه
من شبیه این شیطان پرستام
لازم باشه از رو همه خونه و زندگی و چغندر و پدر شوهر علیل هم رد میشم.شوهره کم کسی نیست
راحت باش باو
از دست این بچه ها مگه ما میتونستیم از این نقاشیا برا خانم معلم بکشیم
خوش به حالشون تو معلمشونی
وا مگه واسه من این نقاشی مبتذل رو کشیده؟
راستی شما برای چه پایه هایی درس میگین???
واینکه یه سوال دیگه داشتم واقعا همه دانش اموزا تو چشم معلم یکین مثلا اصن امکان نداره یکیو بیشتر دوس داشته باشه و جلو بقیه بروزنده...من خودم دوم دبیرستانم و این سوال خیلی برام مهمه دوس دارم جواب بدین و اها راستی جوابی ک میدین متناسب با معلم دبیرستان باشه(ازنظر درسی نه ها کلا یکیو بیشتر دوس داشته باشه)
من هنر درس میدم.همه پایه های اول تا ششم
واسه من که اصلا این طور نیست همه رو به یه اندازه دوست داشته باشم.البته ملاک من مودب بودن و خوش صحبت بودنه
خخخخخخ خیلی باحال بود!
شوهر مبارکه.....
شوهر که بیاد بقیه اش هم میاد
کو شوهر؟
من هنوز منتظر یه شوهر بوشهریم
همینم از سرت زیاده، برو خداتم شکر کن
شوعر به ان خوشگلی، بابا شوعر به این قر قری ای!
مزرعه به این پر چغندری!!!!
چی میخوای دیگهههه ازین زندگی
حالا در زیبایی شوهر که یکم شک دارم ولی پدر شوهره معلومه قر تو کمرش فراوونه اومده سر زمینای چغندر ما بریزه
یه چند تا بچه مچه بی زحمت
سلام خخخخخخخخخ شانس اوردید بچه هاتونو نکشیده
خب میکشید از آینده بچه هامم خبر دار میشدم
خب حساب کن 7 تا بچه ی قد و نیم قد والا من باشم قاطی میکنم خخخخخ
والا
سلام
ممنون از حضورتون
خوشحال شدم دوباره پیداتون کردم شما لینک شدید اگه ما رالایق می دونید ما را لینک کنید
سلام
خواهش میکنم
چشم
خوشا به حال تخیل بچه ها.
ذهن باز و بی دغدغه ای دارن.تا هر جا بخوان گسترشش میدن.بدون محدودیت
خوشبخت شی الهی.... ب پای هم پیر شین
ممنونم .خدا یه شوهر چوپون هم نصیب شما کنه
خیلی شیرین بود نقاشیش....
شوهرچوپون هم نعمتیه ها.کلی گوسفند داره،کلی سرمایه
آره آخر خوشبختیه
باید با خودم بلند آواز بخونم:
آهااای شوهر چوپون...... آهااااااای شوهر چوپون
دل دیوونمو کشوندی تو دشت و بیابون
از این سوووووو به اون سوووووو
سلام
انصافا 20 را باید بهش می دادید
علاوه بر تصویر زیبا
تفکر خلاق را هم داره
آره رضا نقاشی کشیدنش خوبه
میگن حرف راست رو از تصورات ذهنی بچه ببین....آخی عجب آینده داری دوست من.. الهی خوشبخت بشی...
واقعا من همچین آینده ای رو به شرط داشتن آرامش میخوام
عجب شوهر موفقی کشاورز نمونست فک کنم چغندر تولید میکنه قد کدو
بیسار ورزیده و فعالم هست گوسفنداشو میبره نوککوه البت بز هاشو مث گوسفند مطیع بارآورده . پس چوپان خوبی هم هست
خونه ام که داره اونم وسط یه دشت زیبا و پراز چغندر
برو خداروشکر کن دیگه چی میخوای؟
خودتم معلم همون روستابشو که مشکل رفت و آمد نباشه
واقعا احسنت به این همه ذکاوت که محسنات این زندگی رو کشف کردی
شوهر بوشهری هم می خریم برات
آخ جون
سلام ممنون ما را لایق دونستید تشکر
از حالا به فکر آینده معلمشه
عاشق همین به فکر بودنشونم
http://ghalamflower.blogfa.com
سلام علیکم و رحمت الله
مبارکا باشه
شوهر و مزرعه چغندر و ...
شوهرت خواهر نداره که مزرعه چغندر بنامش باشه؟
علیک سلام حاج آقا
متشکرم
امیدوارم نداشته باشه که مه چیو به باد بده
slm khobin khosh hal shodam az hozoreton dar webet ageh dost dashte bashin tabadol link konim aksare dostane man dg nemiyan
سر اون کلمه ی پدرشوهر اوریگامی انقدرررر خندیدم!!!
نوش جونت
والا با این کمر از اوریگامی هم بدتر شده
چی چی میگی همه چیزو به باد میده؟
من برای خودم میخوام
ای فرصت طلب
نقدا بذار به شوهره برسم تا تو به خواهرش
سلام معلم مهربون
این نقاشی اگه برا هیچکی سودی نداشته برا من یه سود داشت .
راستش میخواستم ببینم خانم معلمی یا آقا معلم که خدارو شکر از این نقاشی فهمیدم که یه خانم معلم هنرمند و با ذوق و مهربون هستین .
راستی اجازه هست لینک وبلاگتون رو به وبلاگم اضافه کنم ؟
سلام
وا فکر میکردم ظاهر جینگول وبلاگم کاملا مشخص کنه که دخترم
ممنون از اظهار لطفتون
بله خواهش میکنم.منم همین کارو میکنم
مخاطبات مبارک!
هوم؟
سلام
شرمنده ها اما فک کنم اگه زنگ نمی خورد می گفت اونم بچتونه
سلام لطفا ادرس سایت شکلک ها رو واسم بفرس
سلام
http://emoticoner.com/
خیلی بامزست کاراشون من همیشه عاشق این نقاشیای بچه های کلاسم بودم
ماشالا گوسفنده گاوی شده واسه خودش بدنسازم هس فک کنم نصف کوهه
درمورد پدرشوهره هم همتون اشتبا تفسیر کردین ایشون نشستن ، فقط صندلیشون نامرئیه
شوهره هم دورنیس کهههههه بصیرت میخاد ، کافیه کاغذو تاکنی ، همه چیو عادم باید بگه .... والا بوخودا
من فقط تو کف اون چغندرای هویج رنگ خرمالو نمای بمب گونه ی .... موندم
حالا بماند ک دهن خونه چرا وامونده و خورشید از کی ترسیده ...
تفسیر نومونه / پشت جلد / اون گوشه موشه ها / چاپ پنجم
به به از این ورا
ببخشید که من بعد این همه مدت کانتتو جواب دادم
در مورد لا زدن کاغذ و رسیدن به شوهر خیلی ایدتون عالی بود
این رضا کوچولو به چه چیزهایی فکر میکنه...
سلام
خوبی کوثر جون؟
خداقوت
خسته نباشی
خیلــــــــــــــــــی پست میذاری ها
اصلا کمرم شکشته
امان از دست شوهرت
اوووووووووووووووووووووووووووه بابا ایول عجب شاگردایییییییییییییییییییییییییییی
این چه وبلاگ خوبیه!
من خودم عاشق بچه ها هستم. البته با من که باشن مجبورشون می کنم هواپیما بکشن! کلاً اینقدر جو هواپیماییه که خودشون بدون گفتن هواپیما می کشن!
اون روز یکی از دخترها یه هواپیمای زیرو کشیده بود. این زیرو جنگنده است اما ایشون اومده بود صورتی و نارنجی رنگش کرده بود و می گفت این زیرو هواپیمای عروسه!
وبلاگ من؟
کلا دخترا همه چیو صورتی رنگ میزنن.البته استدلال ایشون هم جالب بوده