خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون
خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون

آقای گورکن

بچه کلاس اولی اومده میگه خانووووم ببین  گورکن مدادمو نمیده؟

من: گورکن؟؟؟؟؟؟

از ته کلاس صدای اون مثلا گورکن در اومد که میگفت خانوم الکی میگه dislike smiley

نگاه کردم دیدم کوهکنِ bored smiley

مورد اینجوری زیاد داشتیم که بچه های کلاس اول فامیلی همدیگه رو اشتباه و بامزه میگن

مثلا خوشدل رو میگن خوشگل

یا عباس زاده رو میگن عباس ساده

آینده من به روایت نقاشی :)

این نقاشیه رضا،  یکی از بچه های کلاس دومه که پارسال کشید واسم

همون موقع حسابی تو مدرسه باعث خنده شد

یادم نمیاد تو وب قبلی گذاشته باشمش.گشتم نبود

اینجا میذارم و تفسیرش که متعلق به رضا هست رو هم میگم



اون آدم سمت چپ نقاشی که موهای فشن و لباس تیره داره و پاهاش مثل سمه big smile2 smiley، خب مشخصه منم.رو لباسش نوشته هنر baseball cap smiley
اون آدم سمت راست که توی دورترین نقطه از منه شوهرمه
آدم کناریش که بدنش از چند جا لا خورده پدر شوهرمهelder smiley
خونه خوش رنگ وسط نقاشی هم خونمونهdance girl 2 smiley
اون نارنجیا هم اشتباه نکنین کدو نیست چغندرهcuckoo smiley
اون جونور سیاه روی کوه هم گوسفنده
رضا میگفت شوهرتون گوسفندا رو میبره کوه و بعد میاد چغندر جمع میکنه
خدا رحم کرد دیگه زنگ خورد و اون شی عجیب و جونور روی کوه این وری رو تعریف نکردbored smiley
وگرنه معلوم نبود چی از آینده من بسازهfainting smiley
تا اینجا که یه شوهر چوپان یه پدر شوهر اوریگامی شده و یه مزرعه چغندر

حالا هی برین گوشی و تبلت بخرین برای بچه هاتون

با کلاس چهارمی ها داشتم

یه کلاس فوق العاده شلوغ و بی نظم و البته با بچه هایی بی ادب (با این شکلکا پی به وضع کلاس ببرین)

farty smiley

مهدی یکی از بچه های این کلاسه که پارسال مشروط ثبت نام شد اما با همه موارد انضباطی که داشت بازم نمیدونم چرا مدیر دوباره امسال ثبت نامش کردن

بعد اینکه موضوع نقاشی رو گفتم ، با داد زدن های مکرر و وعده امتیاز دادن یکم جو کلاس آروم شد

داشتم میگشتم تو کلاس و ایرادای نقاشی هر کسی رو بهش میگفتم

هنوز چند تا میز مونده بود که برسم به مهدی که دیدم تا منو دید سریع شروع کرد به خط خطی کردن نقاشیشembarrassed smiley

حدس زدم که حتما چیز بدی کشیده یا نوشته که من نباید ببینم

زود رفتم بالای سرش و قبل از نابود کردن صحنه جرم برگه رو از زیر دستش کشیدم

فکر میکنین چی کشیده بود؟؟؟؟؟؟

باورتون میشه اگه بگم یه صحنه جن.سی کشیده بود؟؟؟؟؟؟fainting smiley

دقیقا با یه آقا و یه خانوم و ....

البته به همون صورت ابتدایی و بچگانه.تنها چیزی که تو نقاشیش کاملا واضح و درشت با جزئیات و شبیه به مدل اصلی بود چیزی بود که خودش داره : | :| :|

واقعا مونده بودم چیکار کنم و چه عکس العملی نشون بدم

نقاشیشو تا زدم و گذاشتم تو دفترم.گفتم زنگ تفریح میری دفتر

تازه بدبختی این بود که 2-3 نفر اطرافش هم محو نقاشی این شده بودنdrooler smiley

که اونا به گریه و التماس افتادن که خانوم به خدا ما ندیدیم چی کشیده.ما اصلا حواسمون نبود (رذل های دروغگو)

حالا زنگ تفریح خورده بود من مونده بودم این اثر هنری کاملا رئالیستی رو نشون کی بدم؟؟؟؟

مدیر و معاونین همه آقا هستن خب

از شانس من صدیق خانوم اون روز مدرسه ما بود.بهش نشون دادم چند دقیقه که فقط خندید

بعد خواستش دفتر و کلی دعوا و خط و نشون

قسمت خنده دارش اینجا بود که صدیق خانوم پیاز داغشو زیاد کرده بود که به پسره میگفت ببین من دستام داره میلرزه از وقتی نقاشیتو دیدم.بعد برگه نقاشیش که لوله شده بود رو هی میزد تو سر بچهbrod kavelarg smiley

سر بسته به حامد هم گفتم که جریان چی بوده.اونم به صورت جداگانه به خدمتش رسیدfight 2 smiley

امیدوارم دیگه تکرار نکنه.هر چند بچه ای که تو سن 10 سالگی این مسایل رو بفهمه دیگه آب از سرش گذشته

فقط باید تاسف  خورد برای پدر و مادرش ...


از گذاشتن این پست تو صفحه اصلی خجالت کشیدم big smile2 smileyتقصیر بلاگ اسکایِ که ادامه مطلب بدون رمز نداره