خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون
خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون

مقاومتِ در هم شکسته فروریخته له شده

قبل از مرحله دوم و آخر فیلترینگ تلگرام من و تنی چند از دختران فامیل تصمیم گرفتیم همزمان اکانت تلگرام رو حذف و به پیام رسان های ایرانی کوچ کنیم.

برای این کار دلیل های محکمی هم داشتیم که هنوز پاشون وایستادیم

همین کارو هم کردیم و گروه فامیلی رو هم منتقل کردیم و یکی یکی اکانت ها حذف شد.فقط من هنوز حذف نکرده بودم چون گروه ها و کانال های زیادی داشتم و منتظر لینک پیام رسان داخلی بودم که .... تلگرام برای همیشه فیلتر شد 

چون نمیخواستم برگردم نه فیلتر شکن نصب کردم نه طلایی و فلانگرام و اینا.حتی نتونستم دیلیت اکانت کنم

خب اولش سخت بود.انگشتم خود به خود میرفت روی اون آیکن آبی خوشگل ولی توش خبری نبود

۹۰ درصد کانال هایی که لینک داده بودن هم توی پیام رسان های دیگه فعالیت نداشتن 

ما هم با سروش و ایتا و آی گپ و چت روبیکا شروع کردیم.ولی به مرور متوجه شدیم کار کردن با کدوم راحت تره و بقیه حذف شدن

خب روزهای اول تعداد خییییلی زیادی رفتن سروش ولی در نهایت حذف کردن و فقط اسمی ازشون موند و ارتباطات ما هم محدودتر شد

(سروش اول سرعت افتضاح و امکانات کم داشت.پیام ها هم گاها با به هم ریختگی به دستت میرسید.الان بهتر شده.ایتا رو شخصا خیلی راضیم و داره خوب پیشرفت میکنه.مثل تلگرام که از اول عالی نبود و کم کم بهتر شد)

کم کم دردسرهای این محدودیت ها هم شروع شد.

 فلان عکس رو میفرستم برات... تلگرام ندارم

منو ببر تو گروه.... تلگرام ندارم

متن نمایشنامه بفرست.... تلگرام ندارم 

گروه بزن واسه بچه های کلاس.... تلگرام ندارم 

آهنگ تمرین ها رو بفرست.... تلگرام ندارم 

نمونه کار بفرست.... تلگرام ندارم 

کی.... تلگرام ندارم 

کجا.... تلگرام ندارم 

خب واسه من که خیلی خیلی هم به ارسال و دریافت فایل ها نیاز داشتم سخت تر هم بود

رو آوردم به ایمیل و سروش رو معرفی میکردم یا حضوری متن و نمونه و آهنگ میبردم واسه طرف :|

ولی خب در خوشبینانه ترین  حالت یه نصیحت میکردن که داری خلاف جهت آب شنا میکنی و تنهایی فایده نداره.

هر روز هم یه عده بودن که میگفتن تلگرام نصب کن تلگرام نصب کن و هر دفعه یه کاری پیش میومد که فقط با تلگرام راه میفتاد و بیشتر منو دو دل میکرد.

کم کم غر زدن های همسر جان هم شروع شد

و این مقاومت یک تنه با درخواست ارسال رزومه کاری برای شخصی فقط با تلگرام  داره میره که فرو بریزه :(