خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون
خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون

سندروم حنجره کم کار

عرضم به حضورتون که اینجانب یه عدد دختر خانم جوان با تن صدای متوسط اما جیغ جیغو،معلم ۱۰ سال گذشته و معاون دبستان در سالهای اخیر (که خیلی ها رو با صدای بلند مورد عنایت قرار میدادم)،کارگردان تئاتر که تمرینات مکرر و شدید صدا و بیان داشتیم و انسانی حرّاف این روزها  از فرط تنهایی و انزوای دوران تاهل و کم حرف زدن و نپریدن حتی مگسی در خانه به سندروم فوق الذکر مبتلا شدم.به طوری که بعد از رفتن به خونه مامان و ساعتی گفتگو به درد حنجره گرفتار میشم انگار ۱۰ ساعت مکرر و با صدای بلند حرف زدم.