بعضی از باباهای گل ایرونی یه اخلاقی دارن که وقتی میرن دستشویی، در دستشویی رو کامل نمیبندن
من هر چقدر در مورد علت این کار تفکر و تعمق کردم به نتیجه ای نرسیدم
بابای خود من هم ازاین باباهاست
حالا اینو داشته باشین
خواهر زادم از صبح خونه ما بود
منم کلی کار داشتم و سرم شلوغ بود
این بچه هم مدام دور و بر من بود .یا وراجی میکرد یا خط و نشون میکشید یا با مشت میزد منو
نه فرصت داشتم باهاش بازی کنم نه میذاشت رو کارم تمرکز کنم
تا حدود ساعت 4 بعدازظهر که کارامو جمع و جور کردم که برم بیرون
دیدم فرصت خوبیه تو مسیری که دارم میرم دستشویی تلافی کنم.هم بزنمش هم بهش هیجان بدم
خودمو آماده کردم و تو یه فرصت مناسب گرفتمش و سر و تهش کردم و چند تا ضربه زدم در باسنش و دوویدم تو حیاط
اونم دنبال من.صدای جیغ و دادو خنده هامون همه خونه و حیاط رو پر کرده بود
یه دمپایی رو پام کردم و اون یکی رو فقط به انگشتم بند کردم و لنگ لنگان و با سرعت و سر و صدا دوویدم تو دستشویی و درو رو خودم بستم
یهو دیدم بابام تو دستشوییه :|
یعنی اینقدر سر و صدا کردیم که صدای اِهِن اِهِن هم نشنیدم
با خجالت اومدم بیرون و با عصبانیت رفتم تو خونه
جریانو که شاکیانه واسه مامانم تعریف کردم، تا نیم ساعت همه میخندیدن.حتی خواهرزادم و خود بابام
سلآم:*)
وای از این باباها یه نمونه اش خونه ماهم هست یه سری با صدای اهم اهمش من ترسیدم جیغ میکشیدم و هی میگفتم دزد دزد :)))
واییی اینقدر که از این موضوع خندیدم دلرودم هم آمد :))^_^
این باباها همه جا پیدا میشن
معلم جان شما کجایی هستید؟؟
خراسان رضوی
سلاااااامی بکنیم به حاجی....
حاجی خسته نباشی..
ببین....باباها توی خونه یه حق ویژه دارند...اون هم اینه که در دستشویی رو باز میذارن...
بقیه باید مواظب باشند..
واقعا فکر میکردم یه اقلیت هستن ولی بعد گذاشتن این پست فهمیدم همشون این جورین
جا قحطی بود رفتی توی دستشویی قایم شدی ؟؟
خب اصلا میخواستم برم دستشویی
سلام.عجب صحنه ی خنده داری بوده.اشکال نداره بزرگ میشی یادت میره!
وای وای خیلی خنده دار بود
شما باش بچه رو نزن
وروجک اذیتم میکرد
خدای من
وحشتناکه برای تو ولی آره برای بقیه خنده داره
وای من اولش بغض کردم حتی
روزت مباااااااارک
سال دیگه روز زن و یه سال بعدش روز مادر بهت تبریک بگم
مرسی
رفتی داخل قشنگ خخخخ
برا منم اتفاق افتاده بابام هیچ وفت قفل نمیکنه و منم یه بار درو باز کردم
پ کتکم خوردی خخخخخ
اپم
درم از پشت بستم تازه
نه بابام خودش خیلی خندید
کلی با پستات خندیدم:))))
نوش جون
وای یمردم از دست تو و اون وروجک
بنده خدا بابات
یه سوالی پیش میاد این دسشوییتون مگه جقدره اندازش که پونصد نفر جا میشن خونه ما کلش انقدر نیس ما تا تکون میخوریم کلمون میخوره به هم
قشنگ 5-6 نفر توش جا میشن
ک . ب ملقب به معلم کوجولو مثل همیشه عاااالی
بخدا رو اعصاب اتفاقا شمارشو مسدود کردم ولی پیام میده مشخص میشه. گفته دیه پیام نمیدم احتم
اخه قیمتشم خیلی گرون باید برا دو تا دندونم 500 تو من بدم خسیسم خودتی
پیامم هم میده جوابشو نده تا جونش در بیاد
آخ آخ امان از مخارج دندونن پزشکی
وااای
میبینم ادرس گذاشتی بلا
بچه بازیم هم بلد نیستی
روزتم مبارک دختر
اره همون که گفتم
خخخخخخخخخخخخ خسته نباشی عزیزم.خدا قوتت بده
سلامت باشین
خدا حفظ شون کنهوایضا عزیزان شونو
اجازه خانم!؟مُخُروم تااا
اجازه!؟ازجهت شیلین زبونی و...
خانم بریم بیرون
خخخخ نخول منو
بیرون؟ کجا؟
سلام
خیلی وقته میخونمت حتی وب قبلیتم خوندم : ))
خیلییییییی جالب بود این پستت : ))
خونه ما ک حتی کسیم خونه نباشه عادت کردیم درو قفل میکنیم : )))
سلام
مرسی یکی یه دونه جون
خب قاعدتا همه باید این کارو بکنن ولی باباها استثناعن
خسته نباشید
خدا قوت
سلامت باشین
سلام.اپ هستم.
خداخیرت بده خانم معلم خیلی خندیدم با این پست
خخخخ نوش جون
خلوتش را بر هم نزن
http://www.pocket-encyclopedia.com/?p=1607
ready up و منتظر حضور سبزتان
اجازه؟؟
چرا در دشوری باز میذارن؟؟
تو اگه فهمیدی به من بگو
اپم عزیزم
میبینم که مشکل فراگیریه
آی امان از باباها
شما هم؟
هی وایییییییییییییییییییییییییییییییی
چجوری جا شدی تو دسشویی ! واییییییییییییی ینی صحنه رو تصور کردم ، اصن موندم چه حالتی پیدا کنم ×
وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ، هیهاتتتتتتتتتتتتتتتت
چه جوری جا شدم؟؟؟
داداش دستشویی ما میشه توش جا انداخت خوابید
سلام و شب بخیر
گفدی دَشّویی من یاد مستراب عُوف طا دَم تقریبن هر شب همین ساعتا دمپاییاموُ،
تکیه میدم به دیوار مسترا آ میام بیرون؛
دستامو با شروارم خشک میکنم ،
یه لنگه از دمپاییا میفته زمین آ تیتراژ میره!!!...
اصن هدف ازین کامنت فقط کلمه مسترا هَس آ بَس...
آسِد حسن لحاف دُوز میگُف :وقتی که دیگه مسترا رفتنم بهت حال نده،
زمانیه که دیگه خودکشی واجب میشه!!!...
حالا عادم باهاس بدونه که دَشّویی که دَرِش بازِس،
داره چه غَلَطی میکُنه اقلکندش!!!...
چون بلخره باهاس به مستراب جواب پس بده دیگه...
حوصله توضیح بیشترم ندارم... این موقعه سال...این موقع شب...
سلام
از باز گذاشتن در دستشویی معضل بزرگ تر میدونین چیه؟
دمپایی خیس
وبلاگات کوووووووووو؟؟؟؟؟؟؟
عزیزمممم
در دستشتشویی بازه حیای کوثر خانوم کجا رفته؟
چه دستشویی دلبازی دارید معلومه خئنتون از اون ویلایی قدیمیاست توش درخت و حوض داره
حیای کوثر هم حواسش نبود
ویلایی ولی حیاطش خیلی بزرگ نیست و حوض هم نداره :)
خیلی بامزه بود کلی خندیدم
رسوایی من باعث خنده شماها شده. ای داد بیداد
وای خدای من
چقدررررر خندیدم
وای دلم
بابا این جریان خیلی خوبه
ولیییی
من برعکس
میبینی دستشویی ام، در رو بستم ولی قفل نکردم
میبینی یکی(بابام) داره درو باز میکنه چنان جیغ بنفش میکشم که بابام متواری میشه و تا یک روز از دیدگانم محو در افق
میگم بابا صدای هواکش نمیاد
میگه از بس الکی برقها رو روشن میزارین فکر کردم یادتون رفته خاموش کنین
کلا باباها خیلی خاص ان
خخخخخخخ
این مدلیش که بدتره
خسته نشی
بیش فعال شدی هاااااا
سلامـ
امــ
منو یادتونه؟
تو این وب شما رو لینک کرده بودم و وبتون رو دنبال میکردم
danesh-amuz.blogfa.com
سلام
والا الهه جان وبلاگ قبلیتو سر زدم اینقدر عوض شده چیزی ازش یادم نیومد
سلام دوست وهمکار عزیز مثل همیشه عالی بود کلی خندیدم به من هم سر بزن متشکرم...
سلام.اپ هستم.
اپم عجقم
اجازه خانم!؟بیرون کلاس!بوفه پاستیل بگیریم
شما دوس دارین ؟
پاستیل دوست دارم
تو این وب با هم اشنا شده بودیمdanesh-amuz.blogfa.com
من خاطرات مدرسمون رو مینوشتم
یادم نمیاد
چه معلم شیطونی
همه معلمای ما پیرن حوصله هیچیندارن والا
خدا معلمی مثل شوما رو قسمت ما هم بکنه
راستی لینکی بلینک
معلم باس شیطون باشه
به به
هنو در دشوری بازه
عاغا یکی بگه چراااااا
همه جایی هااااا
پست جدید کی می رسه
فعلا پست جدید ندارم :\
حالا که مدارس تعطیله ..
چه بهونه ای برای نیومدن به نت داری؟؟؟
گرفتاری زیاد و نداشتن سوژه
سلام
باز کوثر خانم و داستان های بامزّشون!!
+ وقتی داستان اخر ماجرارو تصور کردم، خیلی جالب بود بیچاره باباتون!
+ سایه پدر مادر عزیزتون مستدام.
+ بابای من علاوه برعکس درو می بنده اما همیشه برق و لامپو تهویه رو خاموش می کنه!
سلام آقا مصطفی
بله دیگه
بابای من یه وقتایی با برق خاموش میره
آخه دخترم، آبرومو بردی تو فضای مجازی!
به بقیه چه طور بگم بابای معلم کوچولو ام؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
" م ص ط ف ی "
وای خداااا پوکیدم از خنده
سلام. اوقات به کام. خسته نباشید. خوب هستین!؟
اول تبریک میگم بخاطر طراحی جالب وبلاگتون.
دوم واقعا مطالب آموزنده و جذابی را در وبلاگتون گنجاندین.
من یه دانشجوی پزشکی هستم. البته نه تنها پزشک، بلکه سابقا دارای مدرک کارشناسی مهندسی ژنتیک نیز هستم. البته مهارت من تنها در زمینه درسی نیست. در زمینه هنری نیز خیلی حرفها واسه گفتن دارم، که منجمله میتوان به: شاعر بودنم، نویسنده دو تا کتاب( یه رمان + یه کتاب تاریخی با خط میخی عیلامی نوشتم)، داستان نویس( بیش از. ٧٠ داستان کوتاه مخصوص سنین ١١-١٨ سال نوشتم)، مشاور سکسولوژی، استاد تبانی رنگ ها، موسیقیدان( ساز تخصص ام سه تار و ویولن است)، طراح دکوراسیون داخلی منزل هستم. روانشناس هم هستم. اما من مدرکی در این زمینه ندارم و تجربی کار کردم. علم و دانش خیلی زیادی در این زمینه در اثر مطالعه زیاد تو این رشته هم دارم.
آیا اجازه دارم تو وبلاگتون کامنت بذارم!؟
آیا میتونم نویسنده وبلاگتون باشم!؟ با توجه به اینکه من در تمام زمینه های گفته شده در بالا استادم و مهارت کامل دارم و میتونم رنگ و بوی خیلی عالی به وبلاگتون بدم.
خوشحال میشم که در اولین فرصت جواب سؤالاتم را با یه مسیج از طریق واتس آپ یا تلگرام به این شماره شخصی ام (( 09148207200 )) بفرستی.
روز و روزگار بر شما خوش باد
کامیاب و شادکام باشید.
سلام و تشکر فراوان
ولی تو این وبلاگ واقعا برای این همه تخصص جا نداریم :\
از اتاق فرمان اشاره میکنن که آپم
کامل نمیبندن؟
باور کن من بابائی رو میشناسم که وقتی میره دستشوئی، البته بخاطر موقعیت جغرافیائی خلا! کُلُّهُم درِ خلا رو کاملن باز میذاره... تازه چراغ رو هم روشن نمیکنه از اون بدتر گوشاشم کمی سنگینه
خب! بقیه وقتی میخوان برن دسشوری( بقول جناب خان!) اول باید همه ی خونه رو بگردن ببینن کجاست اگه پیداش نکردن حدس بزنن رفته خلا و اگه پیداش کردن اونوقت برن دسشوری...
اینم بگم که من بابا ندارم. فوت شده. این بابا یه بابای دیگه از بستگانه
طبق نتایجی که من پس از گذاشتن این پست بهش رسیدم 90 درصد پدرای ایرانی این عادت رو دارن
من خودم قبل رفتن دستشویی دنبال دمپایی بابام میگردم.اگه نبود یعنی پدر جان دستشوییه